یک پاسگاه بدون توصیف که در دره ای احاطه شده
آنها از منظر طبیعی خود در بالای کوهها حملات منظمی را آغاز کردند ، اما تاکنون حملات سرنوشت ساز نبوده است. برای سربازان آمریکایی ، این یک اتفاق روزمره بود و یک مرد محلی افغان به نام محمد (شریف دورانی) به ارتش کمک کرد تا با مردم محلی مذاکره کند و اغلب آنها را در مورد حملات قریب الوقوع نیز هشدار داد.
اما اغلب به او گفته می شود که همیشه گرگ گریه می کند. تا اینکه یک روز ، تعداد زیادی از شبه نظامیان طالبان که پاتانیس را بر تن داشتند و اسلحه های تهاجمی حمل می کردند ، حمله ای شیطانی به پاسگاه انجام دادند و منجر به یکی از خونین ترین نبردها در کوهستان شدند. این نبردی بود که گروه کوچکی از سربازان آمریکایی با کمبود منابع و قهرمانان ، که قبل از سقوط تروریست های بی شماری را سرنگون کردند ، با شجاعت با دشمن جنگیدند.
در همان ابتدای کار ، کارگردان Rod Lurie باتری از سربازان خود را با نام کاراکترهایشان بر روی صفحه به ما معرفی می کند. گرچه به خاطر سپردن این همه نام و عنوان بسیار دلهره آور به نظر می رسد ، اما هر شخصیت آنقدر خوب در داستان حک شده است که هیچ کس احساس نمی کند در تصویر بزرگتر کنار گذاشته شود. رفاقت و اختلافات درگیری بین سربازان م andثر است و به صورت ارگانیک گفته می شود. جنبه انسانی سربازان آمریکایی نیز همین است ، زیرا آنها اغلب در حال سرقت لحظات گذرا برای برقراری ارتباط با عزیزانشان به خانه در میان یک خطر کاملاً واضح و خطرناک دشمن نشان داده می شوند.
تا آنجا که فیلم های جنگی پیش می روند ، "The Outpost" یکی از بهترین ساخت ها را دارد و واقع گرایی زیادی در نحوه ساخت هر رویداد تحت فرماندهان مختلف دارد. کارگردان لوری با ارائه نقاط قوت مهم در قالب اپیزودی ، تجربه شخصی خود را به عنوان یک فرد نظامی و کارگردان برنامه های تلویزیونی مرتبط با جنگ استفاده می کند. با این حال ، او هرگز جریان فیلمنامه جذاب تیم برنده اسکار خود - اریک جانسون و پل تاماسی را مختل نمی کند. در حالی که این فیلم بر اساس کتاب جیک تاپر با تقریباً همین نام ساخته شده است ، اما بازخوانی استثنایی یک داستان واقعی است که اهمیت دارد.
دانلود سریال قورباغه با کیفیت hd
درباره این سایت